غایب از نظر

 

                 وبلاگ شما در سیستم بلاگ اسکای موجود نمیباشد !                                    

  اول اولش شوکه شدم ....چشمامو مالیدم و دوباره نگاه کردم :وبلاگ شما در سیستم      بلاگ اسکای موجود نمیباشد .

 اولش فکر کردم آدرس رو اشتباه تایپ کردم ...دوباره و سه باره ...اومدم به وبلاگ     شما  سر زدم ...دیدم نه بابا ! این تو بمیری از اون تو بمیری ها نیست .

 خلاصه تا دو زاریم بیفته که چی به چیه کلی حال دادم به بلاگ اسکای عزیز...

  الان که فکرش و میکنم و میبینم که با تصور محو شدن چند صفحه قلم نوشت این همه   می خوره تو ذوق آدم ...اگه یه دفعه صبح از خواب پا شی و ببینی خودت هم   پاک شدی !..چه حالی بهت دست میده ؟...تو خواب تموم شده باشی و وقتی بیدار میشی  ببینی دیگه نیستی....با  صفحه کلید و یوزر و پس ورد جدید هم نتونی  ( نمیتونی ) خود قبلیت رو ( خود فعلی ات رو!)  به جای فعلی ات( قبلی ات !) برگردونی...   

  ا ی خدا چی میشد به هر بنده ای ات یه بار..فقط یه بار این شانس و فرصت رو میدادی که بتونه با یوزر (قدیمی اش ...شایدم جدیدش !!! ) و با پس ورد جدید چند ساعت بعد از  مردن به دنیا برگرده ؟

...واقعا تجربه بی تکرار و عزیزی میشد ....خیلی عزیز.

× فعلا عجالتا با خود فعلی تون خوش باشید...کی میدونه شاید شما اینقدر خوش  شانس   باشید که بتونید با خود قبلی تون هم چهار صباحی خوش بگذرونید.

                            

                                                            با تشکر از شما

نظرات 13 + ارسال نظر
غزل شنبه 14 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 08:49 ق.ظ http://ghazalnaame.persianblog.com

سلام.خونه ی نو مبارک.البته آدرس که عوض نشده ولی دکور و حسابی ترکوندن.راستش منم وقتی دیشب اومدم تو وبلاگت خشکم زد.گفتم این کو؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من فکر می کنم اگه یه روز پاشی و ببینی دیگه توی اون آدرس و قالب قبلی نیستی باید به فکر یه جای تازه باشی.یه تولد دوباره.شروع از نو.یادت نرفته که ما آدم ها مثل خدا جاودانه ایم و اینقدر سمجیم که اگه از در بیرونمون کنند از پنجره می پریم تو.بعدشم عزیزم دنیا دنیای حکه.اگه یه زمانی هم نذاشتن یوزر و پسورد داشته باشیم حکشون می کنیم.
خوش باشی و پاینده.

پاتوق شنبه 14 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 01:35 ب.ظ http://patogh.blogsky.com

سلام
بلاگ اسکای انگار می خواست همه رو شکه کنه .
اگه اونطوری می شد که همه بچه خوبی می شدن . تقلب نداشتیم ها
چاکرم ...

نرگس شنبه 14 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 07:50 ب.ظ http://azrooyesadegi.blogsky.com

اشکان نمیدونی من هنوزم از اینکه اون وبلاگ سابق رو ندارم دچار تنش (به فتح ت و کسر ن) شدم...برام عجیبه اما منی که اینقدر تغییر رو دوست دارم چرا از این تغییر ناگهانی و البته اجباری دلگیرم..جدی اگه قرار بود این اتفاق واسه خودم بیفته باید حس خوشایندی میداشتم یا بازدچار تنش میشدم؟؟؟ راستی من باهات حرفها دارم...

[ بدون نام ] یکشنبه 15 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 12:51 ق.ظ

بلاگ لسکای همه رو سوپرایز کرده

سارا یکشنبه 15 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 06:03 ب.ظ

بذار از این دنیا خلاص بشم... عمرا دیگه پامو نمی ذارم اینجا !!!
می خوای یوزر و پسوردم رو می دم به تو...!

ولی حالا ببین من چی می گفتم... حتی به وبلاگ وابسته شدن هم بده...

شاد باشی...

محمود دوشنبه 16 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 07:41 ق.ظ http://mohebannet.blogsky.com

مردم همه خوابند وقتی میمیرند بیدار میشوند....چراباز به ما فرصت میداد ما الان که میدونیم اون ور چه خبره باید توشه جمع کنیم نه اینکه منتظر بمونیم بمیریم بعد بگیم خدا یه فرصت بده...اینطور نیست؟
یا علی

گلی چهارشنبه 18 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 07:10 ب.ظ http://golbanoo.blogfa.com

یاد دو سال پیشم افتادم که مجبورم کردن دفتر خاطراتمو پاره کنم ..بدتر از این حسی بود که وبلاگم پاک شه...دیگه آب سرم گذشت!من که پس اونور و گم کردم قصد داشتم حکش کنم ...

مریم پنج‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 01:09 ب.ظ

سلام اشکان من نمی دونم چرا این جوری شد من یکی عاشق اون سادگی بلاگ اسکای بودم حالا صفحه خیلی شلوغه جستجو و خبرنامه و... اینا اعصاب ادمو خورد می کنه اما خب اینکه می دونی اینجا مال اشکانه همون آدم همه چیز های بد رو از بین می بره....
اگه خدا این فرصتو می داد به آدما چند ساعت که چه عرض کنم چند هزار سال هم کممون بود که کارهایی که کردیم رو درست کنیم! همون بهتر که نیایم! در ضمن به قول سارا ما اگه از اینجا رفتیم کلاهمون هم بیفته نمیایم برداریم!
منم حرف دارم.... با همه....

نرگس پنج‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 11:47 ب.ظ

کجاااااااااایییییییییییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!

شیدا جمعه 20 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 12:53 ق.ظ http://www.javabet.persianblog.com

کاش میشد اما نمیشه . اما نمیدونم من بازم این راهو میومدم ؟ یه حسی بهم میگه اره بازم همینو میومدم !!!!!!!!!!!!

سارا شنبه 21 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 12:14 ق.ظ

... هنوز یک ماه از پست قبلیت نگذشته... خوش خیالیه اگر بخوایم فکر کنیم که به زودی آپ می کنی!!! نه؟!!!
واقعا که...!

تنها یکشنبه 22 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 01:27 ق.ظ

آخه تو که الان به فکر مردن و برگشت بعد از مرگتی که دیگه خیلی مسخره است. اگه فکر میکنی از کارایی که میکنی پشیمون میشی، خوب مگه خری که میکنیشون؟

ستاره سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1384 ساعت 01:12 ب.ظ http://baharandsetare.persianblog.com

چه دردی کشیدی!!!!!!!!!!
راستی وب لاگم آپ شد
ببینم بیشتر از یه نظر نمی شه داد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد