ناز گل سرخ و نکش زندگیتو آتیش نزن امروز و فرداست که بشی تو هم رفیق بغض من
کبوترا تو آسمون یه روزی طاق یه روزی جفت ادامه ترانه مو قصه چشمای تو گفت :
بوی نفس هاتو بگیر از اونکه ویرونی تو خواست همون که با عطر تنت حادثه عشق و شناخت !!
گرمی دستاتو نبخش به فصلای زمسونی تو فصل آخر غزل عشقه که میشه قربونی . . .
به کهنه زخم دل قسم که میرسی به حرف من ناز گل سرخ و نکش زندگیتو آتیش نزن
کبوترا تو آسمون یه روزی طاق یه روزی جفت ادامه ترانه مو قصه چشمای تو گفت . . . !!!
...فقط ازتون خواهش میکنم که ترانه هایی رو که تو این وبلاگ میخونید ..در جای دیگه ...در وبلاگ دیگه....روی کاغذی . . . دفتری.....ننویسید و یادداشت نفرمایید....چون من در قبال دوستان خواننده و آهنگسازی که این ترانه ها رو در اختیارشون قرار میدم....مسوولیت دارم.....
با تشکر از شما
اشکان رحیمی
سهشنبه 17 خردادماه سال 1384 ساعت 03:00 ق.ظ
اشکان خیلی قشنگ گفتی... تو چه جوری حرفت رو با وزن و قافیه یه جا می شونی؟ من چند روزه دارم زور می زنم...! ولی نمی شه... حرفی هست که باید زده بشه... شاید زبانم آنقدر سر کشه که در قالب ترانه در نمی آد... نمی دونم... به هر حال موفق باشی :)
اشکان خیلی قشنگ گفتی... تو چه جوری حرفت رو با وزن و قافیه یه جا می شونی؟ من چند روزه دارم زور می زنم...! ولی نمی شه... حرفی هست که باید زده بشه... شاید زبانم آنقدر سر کشه که در قالب ترانه در نمی آد... نمی دونم...
به هر حال موفق باشی :)
ممنون که به من سر زدی .